همه چیز در مورد فرش ایرانی

رنگرزی فرش
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه

یکی از مواردی که می‌توان در هنگام خرید فرش دستباف مورد توجه قرار داد طبیعی یا شیمیایی بودن رنگ به کار برده شده در آن‌هاست. معمولا رنگرزی الیاف پشم و ابربشم در فرش‌های دستباف به دو روش سنتی و صنعتی انجام می‌شود. در روش سنتی یا رنگرزی طبیعی ، الیاف را با رنگ‌های طبیعی (که می‌توان آن‌ها را هم از گیاهان و هم از مواد معدنی و حتی جانوری تهیه نمود) به همراه آب در دیگ‌های بزرگ می‌جوشانند (و گاه با دمایی کمتر از نقطه جوش حرارت میدهند) تا رنگ‌ها به خورد الیاف بروند.

در رنگرزی صنعتی از رنگ‌های شیمیایی استفاده می‌شود که در مقایسه با رنگ‌های طبیعی معایبی دارند. ارزش فرش‌هایی که در آنها از رنگهای طبیعی استفاده شده، هم به دلیل قیمت بالاتر موارد رنگزای طبیعی نسبت به شیمیایی و هم به دلیل دشواری و پیچیدگی رنگرزی سنتی در مقابل صنعتی، بیشتر است. مزایای فرش رنگ شده با رنگهای طبیعی بسیار است که در زیر نگاهی به هفت مزیت مهم آنها خواهیم انداخت :

رنگرزی طبیعی

  • درخشش و جلای بیشتر رنگ های طبیعی

فرشی که با رنگهای طبیعی رنگرزی شده باشد در مقایسه با فرشی که به صورت شیمیایی رنگ شده جلای بیشتری دارد. این تفاوت در درخشش به قدری به چشم می‌آید که با اندکی تجربه و دیدن فرش‌های بسیار، می‌توان با نگاه کردن نوع رنگرزی فرش را تشخیص داد.

  • هارمونی و رنگبندی بهتر

هماهنگی و هارمونی بین رنگ‌های طبیعی به کار برده شده در فرش بسیار بیشتر از رنگ‌های شیمیایی است. به عنوان مثال ترکیب رنگ‌های طبیعی زرد و قرمز در کنار هم بسیار چشمنوازتر از همین ترکیب با رنگ‌های شیمیایی است. به اعتقاد محققین هر رنگ طبیعی در خود طیفی از رنگ های دیگر را دارد. همین امر موجب ایجاد هماهنگی و درخشش بیشتر آنهاست.

رنگرزی طبیعی فرش

  • دوام و ماندگاری بیشتر در مقابل تابش نور

یکی از مشکلاتی که برای فرش‌های رنگ‌شده با رنگ مصنوعی ایجاد می‌شود رنگ‌پریدگی در اثر تابش نور خورشید بر آنهاست. رنگ‌های طبیعی از این معضل به دور هستند و ماندگاری بیشتری در مقابل نور دارند.

  • ثبات رنگ‌ها

یکی دیگر از معضلاتی که که معمولا در خصوص نگهداری فرش با آن دسته و چنجه نرم می‌کنیم پس دادن رنگ در صورت ریختن مایعات بر روی آن است. این تجربه را همچنین در هنگام شستشوی فرش نیز می‌توان داشت. زمانی که در هنگام آبکشی فرش آب رنگین از آن خارج می‌شود. فرش‌هایی که به روش سنتی و با رنگ‌های طبیعی رنگرزی شده باشند ثبات بیشتری در رنگ‌ها دارند. در نتیجه با چنین مشکلی مواجه نخواهیم بود. درست است که در روش‌های جدید رنگرزی صنعتی تلاش زیادی شده تا این معضل حل شود، اما کماکان رنگرزی سنتی در این مورد نسبت به روش صنعتی ارجح می‌باشد.

رنگرزی طبیعی فرش دستباف

  • ارزش هنری بیشتر

عمل رنگرزی سنتی تاریخچه ای کهن دارد. این عمل را به جرات می‌توان هنر نامید. چرا که ظرایف استادانه‌ای در خود دارد و آموختن آن نیز نیاز به زمان و تجربه‌ای بالا دارد. تولید نخ پشم رنگین با استفاده از گیاهان و مواد معدنی و طبیعی نیازمند آزمون و خطای زیادی است تا در نهایت استاد رنگرز بتواند رنگ دلخواه را به دست آورد. در نتیجه به جز خود عمل قالیبافی که بدون شک کاری‌ست هنرمندانه، رنگرزی سنتی نیز هنری قابل توجه است. به همین دلیل فرشی که به روش سنتی رنگرزی شود دارای ارزش هنری بیشتری نسبت به فرش‌های رنگ شده به شیوه‌ی صنعتی می‌باشد.

رنگرزی فرش

  • حفظ محیط زیست

در مسیر رنگرزی صنعتی آب‌های آلوده به مواد شیمیایی به فاضلاب ریخته می‌شود و می‌تواند موجب آلودگی محیط زیست شود. اما مواد به کار رفته در رنگ‌های طبیعی از آنجایی که منشا گیاهی، معدنی و بعضا جانوری دارند، آسیبی به محیط زیست وارد نمی‌کنند. در عین حال برای مصرف کننده نیز سالمتر هستند. علاوه بر احساس آرامش بیشتر در دیدن رنگهای هماهنگ فرش‌های رنگرزی شده به شیوه سنتی، این نکته نیز حائز اهمیت است که آگاهی به استفاده از مواد ارگانیک و طبیعی در ساخت هر کالایی، خود باعث ایجاد نوعی احساس آرامش در مصرف کننده می‌شود.

رنگرزی طبیعی

  • بوی مطبوع‌تر

احتمالا تجربه‌ی بوی نامطبوع فرش دستباف را داشته‌اید. این بو معمولا در اثر پهن بودن و اصطلاحا پا خوردن فرش به مرور از بین می‌رود. اما به طور معمول فرشی که با رنگ‌های طبیعی رنگرزی شده به نسبت فرشی که به شیوه‌ی صنعتی رنگ شده بوی بهتری دارد. در واقع رنگ‌های طبیعی خود دارای بویی مطبوع هستند و می‌توانند بوی نامطبوع پشم گوسفند را از بین ببرند. اما رنگ‌های شیمیایی به طور معمول بویی ندارند و در نتیجه قادر به از بین بردن بوی بد پشم نیستند.

این‌ها هفت مورد از مزایای رنگرزی طبیعی بودند که بدان‌ها اشاره نمودیم. شما چه تجربیاتی در این خصوص دارید؟ می‌توانید نظرات و تجربیات خود را در این خصوص با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.

همچنی بخوانید : هفت نکته کاربردی در حفظ و نگهداری از فرش دستباف

سی پرشیا مگ

آدرس کوتاه: https://www.cpersia.com/mag/fa/4763

قالی بران
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه

قالی بران در شهر خمین رسمی دیرین و آئینی کهن است. این شهر با داشتن قالی روستاهای بند ریحان و لیلیان و گلیم نقش برجسته‌اش، شهرتی ویژه دارد. لیلیلان در گذشته، روستایی ارمنی‌نشین بوده است، که پس از مهاجرت آخرین ارمنیان از آن، بافت و تولیداتش، تقریبا به کلی دگرگون شد. سخن گزافی نیست اگر بگوییم قالی‎‌های گذشته لیلیان، به تنهایی، گویای بافندگی پراهمیت خمین و ارزش و شهرت جهانی آن بود.

جشنی برای یک پایان

قالی‌بافی معمولا نقش مهمی در اقتصاد روستائیان داشته است و به ویژه در زمانی که فصل کشاورزی نبود، راهی برای کسب درآمد خانواده بوده است. بافت فرش، زنجیره‌ای منظم از کار و مشاغل وابسته مختلف، از جمله: پشم‌ریسی، رنگ‌رزی، چله‌کشی، بافندگی، نقشه‌کشی و پرداخت فرش را شامل می شود. هر یک در جای خود، نیازمند مهارت و پیوست‌های فرهنگی و حرفه‌ای خاصی است. حتی پس از بافت فرش نیز، این زنجیره از طریق فروشندگان، واسطه‌ها، مرمت‌کاران، مجموعه‌داران و … ادامه دارد.

قالی بران

همه این‌ها وقتی معنا پیدا ‌می‌کند و به ثمر می‌نشیند که فرش از دار پایین کشیده ‌شود. این همان زمانی است که باید جشن گرفت. مسلم است برای جدا کردن قالی از دار، در فرهنگی سرشار از آداب و رسوم، رسمی وجود داشته باشد. رسمی به نام قالی بران.

رسم قالی بران

رسم قالی بران، شکرانه‌ای است که قالیبافان برای به اتمام رسیدن بافت قالی و روانه کردنش به بازار با دلی شاد، به جا می‌آورند. طی آن، قالی را که روز‌های بسیار با آن در ارتباط بوده و با احساسات و آرزو‌های گوناگون به بافتنش پرداخته و آن را خلق کرده‌اند، با دعای برکت و خیر از دار جدا می‌کنند. این رسم هم‌زمان که بیانگر خصوصیات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی خمین است، نقش مهمی در شناساندن فرهنگ و تمدن مردم این دیار دارد و به نوعی تعاون و همبستگی آنها در انجام امور را به نمایش می گذارد.

طبق سنت، مردم روز‌های عید و شادی را خوش یمن و زمان سوگواری‌های دینی و یا مصیبت عزیزان و نزدیکانشان را نامبارک می‌‎‌دانند و اگر عزیزی فوت کند تا چهلمین روز درگذشتش دست به قالی نمی‌برند. اما تاری از آن را می‌شکنند تا به آن چله نیفتد و اغلب بر اساس این تقویم، دار قالی را برپا می‌کنند. شروع به بافتن می‌کنند یا از آن دست می‌کشند و سعی می‌کنند که آیین قالی بران را نیمه برات یا نیمه شعبان و یا روزهای پنجشنبه یا جمعه که منتسب به ولی عصر(عج) است و یا میلاد ائمه معصومین (ع) برگزار کنند.

قالی بران

روز قالی بران

روز قالی بران که تعین شد، زمانش را به خویشان و همسایگان خبر می‌دهند و از آنها دعوت می‌کنند تا همه دور هم باشند. صاحب فرش، بساط میهمانی و پذیرایی به راه می‌اندازد. هر اندازه قالی بزرگ‌تر، مهمانی باشکوه‌تر. رسم بر آن بود که برای قالی‌های بزرگ و گران‌بها، قربانی نثار می‌کردند و سفره شام و ناهار برقرار بود. میزبان همه جا را آب و جارو می‌کرد و با عطر خوش اسپند، به پیشواز میهمانان می‌رفت. آنها هم با ذکر صلوات و خواندن اشعار مجلس را گرم می‌کردند.

قالی بران

باور‌های مرتبط با آیین قالی بران

باور بافندگان بر این است که برای بخت‌گشایی دختر‌ها و فرزندآوری زنانی که سال‌هاست انتظار فرزند می‌کشند، قیچی آیین قالی بران را در حالی که همه صوات می‌فرستند، در دست راست آنها بگذارند. برای مراسم قالی‌بران، به این نیت که رشته کار و امور زندگی در دستان‌شان باشد، آش رشته می‌پزند. اهدای هدیه از سوی شوهران یا مهمانان به زنان قالیباف، از دیگر سنت‌های این مراسم است. قالیبافان خمین همچنین بر این باور بودند که همگی وجوه مادی و معنوی زندگی‌شان باید با فرایض دینی در پیوند باشد. از این رو، سر ریشه‌های قالی که چیده می‌شد را به یاد شهید کربلا به آب می‌سپردند.

قالی بران

جشنواره قالی بران

قدمت رسم قالی بران در خمین به پیش از دوره قاجار می‌رسد. جشنواره فرهنگی قالی بران در خمین، با هدف احیای این رسم و تلاش برای زنده کردن نقشه‌های فرش و توجه به کیفیت دست بافته‌ها چند سالی (دو سال است که به دلیل همه‌گیری کرونا این جشنواره برگزار نشده است) از 31 تیرماه تا 6 مرداد ماه اجرا می‌شود. در این جشنواره تمامی مراحل تولید فرش از پشم‌چینی و پشم‌ریسی تا رنگرزی، بافت، بریدن و پایین کشیدن قالی از دار در معرض دید مردم و مخاطبان این جشنواره قرار می‌گیرد.

همچنین بخوانید: قالی کاشمر از لابه‌لای قصه‌ها تا درون خانه‌ها

سی‌پرشیا مگ

 

آدرس کوتاه: https://www.cpersia.com/mag/fa/7955

شیرکی پیچ
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه

شیرکی پیچ یا شیریکی پیچ یکی از انواع گلیم بوده که از معروف‌ترین‌‌شان، دستبافته‌های بافندگان سیرجان است. واژه گلیم، فارسی است و از نخستین سال‌های سده چهارم قمری دهم میلادی در ادبیات فارسی در سروده‌های ابوشکور بلخی و ابوالعباس ربنجینی کاربرد مکرر داشته است. همچنین گلیم که از کهن‌ترین شیوه‌های فرشبافی است، اقسام مختلفی از جمله جاجیم و سوماخ یا شیرکی یا سوزنی دارد. اصول بافت آن‌ها از حیث چگونگی به کار بستن تار و پود‌ها با گلیم فرق می‌کند.

در جوامع ایل‌نشین ایران تقریبا برای تمام چیزهای مورد نیاز، از اسباب و اشیا و مواد دم‌دستی تا انباشتنی و حمل‌کردنی، دستبافته‌هایی با اسلوب‌های گره‌بافی، گلیم‌بافی و یا سوزنی‌بافی (که در برخی عشایر پیچ‌بافی/ شیرکی‌پیچ/ پود‌پیچی/ چینی‌بافی/ سوماخ نام دارد و شاهسون‌ها آنرا کایاک می‌خوانند) وجود داشته است. بنابراین در سنت فرشبافی، استفاده از گلیم جنبه‌ای کاملا کاربردی داشته است. علاوه بر زیرانداز برای روانداز و روکش لوازم عشایر (رختخواب‌بند و گلیم روباری)، به منظور بنا کردن محل زندگی (سیاه چادر)، وسایل خانواده و اسباب زندگی (ننو یا گهواره و عروسک، جامه‌دان، آینه‌دان، توبره، توشه‌دان، جای قرآن، جوال، چپق‌دان، خورجین، رکعت، سوزندان، مفرش و نمکدان، سفره آردی، سفره چای و سفره غذا)، برای پوشش حیوانات ایل ( از جمله روزینی و جُل اسب، شتر و قاطر) به کار می‌رود.

شیرکی پیچ

سیرجان واقع در استان کرمان، از جمله مناطق مهم فرشبافی است که به ویژه بافته‌های گلیمی‌اش شهرتی جهانی دارد. دستبافته‌های منطقه سیرجان به دو گروه گلیم‌بافی و تخت‌باف یا شیوه بافندگی بدون گره، همچنین قالیبافی/ پرزباف/ قالی‌بری تقسیم می‌شود. تکنیک گلیم‌باف ایلات منطقه به لحاظ شیوه بافت، نیز به دو گروه ساده‌باف یا پودگذاری و پیچ‌باف یا پودپیچی تقسیم می‌گردد.

انواع گلیم‌های سیرجان

گلیم‌های سیرجان با تکنیک‌های شیرکی پیچ (پیچ‌باف) و گلیم‌‌فرش بافته شده‌اند. شیوه پیچ‌بافی گلیم در گذشته برای تزئین سفره‌ها، نقشمایه‌های کوچکی در مناطق عشایری‌باف استان کرمان در مناطق سیرجان، بافت، جیرفت، شهربابک و بردسیر به کار رفته است. سپس در دهه‌های اخیر، این شیوه بافندگی به صورت دستباف‌های مستقل، با عنوان «گلیم شیرکی پیچ» در دو نوع «گلیم سوزنی» و «گلیم قالی» در مناطق سیرجان، بافت و ارزوئیه تولید شده و سپس مناطقی از توابع جیرفت نیز به تولید آن پرداختند.

شیرکی پیچ

شیوه «گلیم ـ فرش» یا «گلیم ـ قالی»

گلیم در این شیوه با روش «نیم لول» بافته می‌شود. در این شیوه برخی از حاشیه‌ها و گل‌ها همانند قالی با گره فارسی در روی گلیم بافته و سپس پرداخت می‌شوند که به قسمت‌های قالیبافی «قالی بری» می‌گویند.

شیوه پیچ‌بافی در گلیم شیریکی پیچ (گلیم سوزنی)

شیوه پیچ‌بافی در گلیم شیریکی پیچ که به «گلیم سوزنی» نیز معروف است، از نوع «پیچ‌باف مرکب» است. به این معنی که در این شیوه، برخلاف پیچ‌باف ساده که پودکشی ندارد. پس از هر رج پیچ‌بافی، رشته‌ای پود ضخیم در اصطلاح محلی «روپود»، کشیده می‌شود. پیچ‌بافی بافنده را قادر می‌سازد تا بافت‌هایی جالب و نقش‌هایی ابداعی را که در گلیم‌های دیگر دیده نمی‌شوند ببافد. همچنین امکان بافت نقوشی که در قالی بافته می‌شوند را نیز فراهم می‌کند. پود در گلیم شیرکی پیچ در پشت پیچ‌ها پنهان است و نقش اتصال عرضی چله‌ها را بر عهده دارد. کناره پیچ در گلیم شیرکی پیچ، روی دار و معمولا بافت به صورت متصل پیچیده می‌شود. گلیم شیریکی‌پیچ با توجه به این که پیچ‌باف است و روی هر رج هم پود کوبیده می‌شود، نسبت به گلیم معمولی کمی ضخیم‌تر است.

شیرکی پیچ

شهر جهانی گلیم شیریکی پیچ و مناطق مهم بافندگی آن در ایران:

تکنیک پیچ بافی علاوه بر کرمان و سیرجان، در آذربایجان، خراسان، فارس نیز به کار می‌رود و از آن بیشتر به سوماک یا سوماخ یاد می‌کنند. در میان این مناطق بافندگی، شیرکی پیچ، بیش از همه در سیرجان متداول و مشهور است. تا آنجا که آوازه گلیم شیریکی پیچ سیرجان به ثبت جهانی این گلیم در سال 1396 انجامید و طی آن سیرجان به عنوان اولین شهر جهانی گلیم معرفی شد.
نوع اصیل این گلیم توسط زنان عشایر و روستایی ایلات افشار و بچاقچی، به صورت ذهنی‌افی، تمام پشم است. با استفاده از رنگ‌زاهای طبیعی بر روی دار افقی (زمینی)، بافته می‌شده است. نقوش این گلیم انتزاعی و شامل نقش‌های گیاهی و حیوانی و متاثر از طبیعت و اشیای پیرامون بافندگان‌شان بوده است. نقشه‌های گل و گلدانی، ترنج، سه‌کله، کوه‌پنج، بندی‌لوزی، خشتی یا قالبی اصیل‌ترین نقشه‌های بافت گلیم شیریکی پیچ است.

شیرکی پیچ

کانون‌های مهم بافندگی گلیم شیریکی پیچ در سیرجان:

روستاهای ملک‌آباد (خواجو شهر امروزی)، دارستان و مکی‌آباد از توابع شهرستان سیرجان از کانون‌های مهم بافندگی گلیم شیریکی پیچ در شهرستان سیرجان به شمار می‌روند. از جمله مهترین هنرمندان این عرصه ماه‌نسا شهسواری پور که گلیم‌بافی را از 10 سالگی شروع کرده بود و در 110 سالگی بر اثر کهولت سن درگذشت، در دارستان به خاک سپرده شد. ماه‌نسا شهسواری پور بازمانده‌ آخرین نسل قدیم گلیم‌بافی کرمان بود. او در زمان حیاتش به عنوان سند زنده‌ای به ثبت جهانی گلیم شیریکی‌پیچ سیرجان کمک کرد و در اثر کهولت سن نابینا شد. در بیست و هشتمین نمایشگاه ملی صنایع دستی به پاس یک عمر فعالیت در این حوزه با عنوان «مادر صنایع دستی» تجلیل شد.

همچنین بخوانید: آشنایی با انواع گلیم دستباف و تخت بافت های ایران

سی پرشیا

 

آدرس کوتاه: https://www.cpersia.com/mag/fa/7142

قالی کاشمر
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه

لابه‌لای شعر شیرینت شکر آورده‌ای

راستی عارف چه‌ها از کاشمر آورده‌ای؟

  شعری از : حسین دلجویی

قالی کاشمر: کاشْمَر با نام تاریخی کِشمَر؛ مرکز شهرستان کاشمر، در شرق ایران و جنوب‌غربی استان خراسان رضوی، در حدود 240 کیلومتری شهر مشهد قرار دارد و از جمله کانون‌های بافندگی مشهور خراسان است.

زعفران، انار، انگور، کشمش، گردو، بادام، پسته و پنبه محصولات مهم کاشمر هستند و پس از قالیبافی، زیلوبافی و گیوه‌بافی، بافت پارچه‌های دست‌باف و چادر شب ابریشمی، از جمله مهم‌ترین صنایع دستی این شهر به شمار می‌آیند.

این شهر بجز کِشمَر، نام‌های دیگری در طول تاریخ داشته است. از جمله: ترشیر،طرثیث و سلطان‌آباد. فردوسی این شهر را کشمر نامیده و در داستان خود از گرویدن گشتاسب‌شاه به دین زرتشت، از درخت سرو مقدس کشمر که آن را درختی بهشتی می‌نامد، یاد کرده است.

قالی کاشمر

ویژگی‌های کلی قالی کاشمر:

قالی‌های کاشمر از تزیینات زیادی برخوردارند و با طرح‌های منحصربه‌فردی که دارند، قابل تشخیص هستند. طراحی قالی‌های کاشمر به طور کلی تداعی‌گر چیزهای بسیار کمیاب و ارزشمند است. بسیاری از این قالی‌ها، دارای نقوشی به اصطلاح زیرخاکی (کاسه کوزه) هستند. یا تصاویری از بناهای تاریخی، شخصیت‌های عرفانی و داستان‌های کهن را مجسم می‌کنند. همچنین بته‌جقه که در هنر ایران از جمله سنگ‌تراشی، پارچه و فرش مثال‌های شگفتی دارد، نمادی از سرو است. شاید علاقه بافندگان کاشمری به روایت‌های کهن، بی‌ارتباط به علاقه آن‌ها برای بازگویی داستان سرو کشمر نباشد. سروی که گشتاسب به نشانه ایمانش به آیین زرتشت (شاید به عنوان نمادی از آتش) در کاشمر کاشت.

قالی کاشمر

داستانی شنیدنی:

شهرت این درخت بسیار بزرگ زیبا به متوکل خلیفه عباسی رسید. او دستور داد این درخت هزار و چهارصد ساله را بریده و به نزد او در بغداد ببرند دوباره با میخ به هم وصلش کنند تا آن را تماشا کند. مردم کاشمر حاضر بودند 50000 سکه طلا بدهند تا از بریدن درخت منصرف شود، ولی درخت را بریدند و نزد خلیفه بردند. یک روز قبل از رسیدن درخت به بغداد، غلامان متوکل او را کشتند و هرگز چشمش به درخت باز نشد.

سال‌های بین 1260 تا 1280 هجری شمسی را شروع دوران بافت و بافندگی جدید در کاشمر می‌دانند. بر اساس اطلاعاتی که کتاب برگی از قالی خراسان ارائه می‌کند، محمد کرمانی، اولین استادکار قالیباف در منطقه کاشمر بود. او که در روستای فروتقه واقع در 2 کیلومتری غرب کاشمر زاده شد، قالیبافی را از استادکاران کرمانی آموخت. برای اولین بار بنا به سفارش حاج سید حسین سجادی از اهالی فروتقه به بافتن قالی مبادرت ورزید. پس از آن با توجه به استقبال مردم روستا به تدریج این هنر رو به گسترش نهاد و پس از فروتقه روستاهای ترقبان، فدافن، کارخانه و رزق آباد، به قالیبافی روی آوردند. بیشترین عامل شهرت فرش‌های قدیم کاشمر، در مقایسه با دیگر مراکز همجوار، همچون نیشابور سبزوار گناباد و غیره ارزانی آن بوده است.

قالی کاشمر

‏سیسیل ادواردز نیز در کتابش به این نکته اشاره دارد. وی در کتاب قالی ایران به قالی‌های زمخت و درشتی که در سال‌های 1935 تا 36 در کاشمر بافته می‌شد اشاره نموده و مهم‌تر از آن، کاربرد گره جفتی را که هم اکنون نیز متداول است، از ویژگی‌های قالی قدیم کاشمر عنوان می‌کند.

رونق قالی کاشمر:

تا قبل از سال 1340 طرح‌های خشتی، حسن قاضی و زرین‌کلک که در نواحی دیگر هم بافته می‌شدند در کاشمر هم رایج شد. در این سال‌ها عزیزالله خانی، احمد ترک، محمدحسین وزان، علی ابراهیمی، علی سیاح، حاج عباس گلستانی و غفاری، در تولید فرش‌های مرغوب کاشمر سهم ویژه‌ای را به خود اختصاص دادند.

قالی کاشمر

در سال 1340 طرح‌های استاد علیپور جنبشی در قالی کاشمر به وجود آورد. عرضه طرح زیرخاکی که در خراسان به ویژه کاشمر به طرح کاسه و کوزه معروف است، با استفاده از برخی موتیف‌ها و گل‌های رایج در طرح‌های تبریزی، بدعتی بود که باعث رونق قالیبافی کاشمر گردید. این طرح که سرتاسر آن علاوه بر استفاده از تصاویر کوزه، گلدان و کاسه دارای تصاویر و حتی منازل متعدد است، به طور معمول در زمینه‌های سرمه‌ای و لاکی که به لاکی گلخاری معروف است، عرضه می‌گشت. استاد غلامحسین اسکندری ترقبانی و استاد علی‌اکبر جعفری از جمله دیگر طراحان برجسته کاشمر هستند.

قالی‌های کاشمر نیز مانند بسیاری از مناطق بافندگی ایران، به تدریج و تحت تاثیر بازار فرش، طرح‌های مناطق مختلف را به عاریت گرفته‌اند. قالی‌های قدیم کاشمر، اغلب بزرگ‌پارچه بوده و معمولا بر روی چله‌های پنبه‌ای و با استفاده از پشم نرم و مرغوب و پود پنبه و گره فارسی (نامتفارن) بافته می‌شوند. شیرازه قالی‌های کاشمری منفصل است و پرداخت نیز پس از اتمام بافت انجام می‌گیرد. فرش کاشمر در سال 1394در فهرست سازمان مالکیت فکری جهان به ثبت رسیده است.

همچنین بخوانید: فرش بیرجند از افول تا پروازی دوباره 

سی پرشیا

آدرس کوتاه: https://www.cpersia.com/mag/fa/7144

 


فرش افغان
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه

فرش افغان: فرشبافی، از سنت‌های هنری دیرین مردم افغانستان است. افغانستان که در طول تاریخ زیر آتش جنگ بوده در گذشته، بخشی از ایران به شمار می‌آمده است. از این رو، بسیاری از بافته‌های این منطقه، یادگار سنت سکایی است و شباهت‌های بسیاری با بافندگی فرش‌های سیستان و بلوچستان دارند. علاوه بر این، طی چند دهه اخیر، بسیاری از نقشه‌های مناطق فرشبافی گوناگون ایران، توسط بافندگان افعانستان کپی‌برداری و بافته شده‌اند.

افغانستان چندین دهه جنگ را متحمل بوده است. درگیری با اتحاد جماهیر شوروی، جنگ داخلی و بیش از یک دهه ماموریت رزمی ناتو به رهبری ایالات متحده. در میان تأثیرات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، این خشونت، سبب دگرگونی در هنر دیرین فرشبافی این کشور شده است. در میان بافته‌های افغانستان، “فرش جنگ”، نامی است که برخی از دستبافته‌های منحصر به فرد افغانستان به آن مشهور شده‌اند. شامل بافته‌هایی است که طرح و رنگ آن‌ها به طور آشکاری جهان‌بینی بافندگان این سرزمین را متاثر از رویدادهای معاصر خود نشان می‌دهد. بافندگانی که خسته از جنگ‌های ویرانگر و در آرزوی صلح، تصویری از روزگارشان را گره می‌زنند و دستبافته‌هایشان را به مثابه رسانه‌ای برای بیان تاریخ معاصر خود، به سراسر جهان می‌فرستند. شاید که راوی زندگی آن‌ها و برآورنده آرزوی آزادی و صلح‌شان باشد.

فرش افغان

فرش جنگ یا صلح

از این فرش‌ها با نام‌های «فرش‌های اعتراض»، «فرش‌های پیروزی»، «فرش‌های ضد جنگ» و «فرش‌های صلح» نیز یاد می‌شود. به نظر می‌رسد تاریخ پیدایش نقوش مرتبط با «فرش جنگ» در افغانستان، بی‌ارتباط با تاریخچه مداخله نظامی سرزمین‌های دیگر، از جمله شوروی نباشد. هنگامی که حکومت تازه تاسیس روسیه، درگیر جنگ داخلی با طرفداران رژیم سابق تزاری معروف به روس‌های سپید بود، اقدام به تهیه سلاح‌های سبک، مهمات و تامین زرادخانه، کارخانه باروت‌سازی، تعدادی هواپیما جهت پشتیبانی از مقاومت افغان‌ها در طول جنگ سوم انگلیس و افغانستان نمود.

فرش افغان

ورود تسلیحات مدرن

برخی پژوهشگران معتقدند که تسلیحات مدرن، خصوصا هواپیماهای نظامی، از دهه 1930 بر قالیچه‌های افغان ظاهر شد. اتحاد شوروی همچنین در سال 1942 مبادرت به تقویت نیروهای افغان با تهیه سلاح‌های سبک، هواپیما و تاسیس مراکز آموزشی در تاشکند (پایتخت جمهوری شوروی ازبکستان) نمود. همچنین نظامیان شوروی و افغانستان همکاری‌های دائمی خود را از سال 1956 آغاز کردند. در سال 1970 با امضای یک موافقتنامه، اتحاد شوروی اقدام به ارسال مستشاران نظامی کرد. در دسامبر 1978 (1357) معاهده‌ای پیش از شروع جنگ به امضا رسید. بر اساس آن دولت کمونیست افغانستان جهت پشتیبانی نظامی به اتحاد شوروی مجوز داد. در مجموع افغانستان در اکثریت امور اعم از نظامی، فنی، تجاری و غیره وابستگی کاملی به شوروی داشت.

فرش افغان

بدین ترتیب، این فرش‌ها که پیدایش آن‌ها را می‌توان به زمان ورود تسلیحات مدرن از شوروی به افغانستان نسبت داد. به تدریج در دهه‌های 1980 و 1990 رایج شد. شهرت این بافته‌ها به حدی رسید که شکلی تجاری گرفت و در جاهای دیگر از جمله پاکستان هم بافته شد. به طوری که دیگر کمتر بافته‌ای از «فرش جنگ» با اصالت نخستین نمونه‌های بافته شده در افعانستان، برابری می‌کند. در فرش‌های جنگ، شاهد ترکیب زیبای سنت‌های کهن و طرح و نقش‌های باستانی شهرها و مناطق خاصی از افغانستان و گره خوردن آن‌ها با موضوعات روز هستیم. این موضوع سبب منحصر‌ به فرد شدن فرش افغان و قالی‌های جنگ شده است.

فرش افغان

نقوش فرش افغان

در این انواع فرش افغان، نقوش سنتی‌ای مانند گل و بته جای خود را  به تسلیحات جنگی داده‌اند. در این بافته‌ها، نقش کلاشینکف و سایر سلاح‌ها و ادوات جنگی، تانک، نارنجک‌، نفربر، رژه تانک‌ها، نقشه جغرافیایی، تصویر چهره‌های سیاسی (مانند احمدشاه مسعود و امان‌الله‌خان)، حروف لاتین و فارسی و حتی اعلامیه‌های هوایی را می‌توان مشاهده نمود که در کنار یکدیگر بازنمودی از تصویر جنگ هستند. انریکو ماشلونی، کارشناس آسیای میانه که برخی از اولین نمایشگاه‌های قالیچه‌های افغان را سازمان‌دهی کرده است، این قالیچه‌ها را به «کاتالوگ اسلحه یا کلکسیون سلاح» تشبیه کرده است. بررسی نقوش موجود در قالی‌های جنگ و مقایسه آن‌ها با نگاه به تاریخ تحولات سیاسی داخلی و خارجی افغانستان، مطالعه بسیار جالبی است که تاثیر رویدادها بر باور مردم و بافندگان را بازتاب می دهد.

منابع:

پاملا تولر ، فرش جنگ: روایت نسل‌های سوخته? افغانستان، مجله نبشت

کیهان پور، محسن. نعمت شهر بابکی، ابوالقاسم. فرش جنگ، فریاد بلند اعتراض با زبان تصویر، مطالعات شبه قاره سال دهم بهار و تابستان 1397 شماره 34

همچنین بخوانید: ارمنی باف از کوه آرارات تا آن سوی مرزها

سی پرشیا

آدرس کوتاه: https://www.cpersia.com/mag/fa/7106